این بازی به‌طور رسمی در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۱ در همایش جوایز بازی ویدئویی اسپایک معرفی شد. بازی The last of us  در نمایشگاه E3 توانست ۵ جایزه از جمله بهترین نمایش، بهترین بازی، بهترین بازی کنسولی، بهترین اکشن ماجراجویی و بهترین صدا را از آن خود کند. به عنوان یکی از بهترین بازی‌های ویدئویی ، آخرین بازمانده از ما توانست بیش از ۲۰۰ جایزه برترین بازی سال را دریافت کند و یکی از موفق‌ترین بازی‌های تاریخ در این زمینه محسوب می‌شود و بدین سبب یکی از برترین بازی‌های ویدئویی تمام دوران‌ها در نظر گرفته می‌شود. The last of us  بعد از  GTA V، عنوان دومین بازی پرفروش سال ۲۰۱۳ را از آن خود کرد و تا اگوست سال 2014 توانسته بیش از 8 میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش برساند. در واقع بازی The Last of us حد باور نکردنی از قدرت کنسول Ps3 را در سال ٢٠١٣ به نمایش گذاشت این بازی یک گیم پلی لذت بخش ، داستان زیبا و دراماتیک  و گرافیک باورنکردنی در ادامه نقد و بررسی بازی The  Last of us با Gameboy همراه باشید

گیم پلی

The last of us یک بازی اکشن ماجراجویی  با دوربین سوم شخص است. بازیکن کنترل شخصیت جوئل را بدست می‌گیرد، درحالی که در طرف دیگر الی بیشتر توسط هوش مصنوعی بازی کنترل می‌شود؛ هر چند که در بعضی مراحل بازیکن کنترل الی را نیز بدست می‌گیرد. بازی از مبارزات با سلاح گرم و سرد، جنگ‌های تن به تن و همچنین از سیستم سنگرگیری نیز بهره می‌برد. دشمنان بازی معمولاً از انسان‌های مبتلا و افراد بازمانده دیگری که ضد جوئل و الی هستند، تشکیل شده‌اند. مکانیزم جدیدی به نام سیستم خفای محرکه توسط سازندگان به روندبازی اضافه شده، بدین معنی که استراتژی و فنون مختلفی برای رویارویی با موقعیت‌های جدید در اختیار بازیکن قرار گرفته‌است که دشمنان هم به این کنش‌ها، واکنش‌های گوناگونی نشان خواهند داد. علاوه بر آن، سازندگان سیستم هوش مصنوعی جدیدی به نام نیروی توازن خلق کرده‌اند که این سیستم جدید به دشمنان اجازه واکنش طبیعی در مبارزات را می‌دهد، هنگامی که بازیکن را در حال سنگرگیری مشاهده کنند درخواست کمک کرده یا از نقطه ضعف شخصیت استفاده می‌کند، مانند مواقعی که مهمات شخصیت به اتمام رسیده یا دشمن دیگری به او حمله کرده‌است.

داستان باز

یک استارت باور نکردنی وقتی که اول بازی کنترل شخصیت سارا دختر جوئل را در دست دارید همه چیز اروم به نظر میرسه ولی کم کم متوجه میشید یه مشکلی پیش اومده ( واسه یکی مثل من که دوست ندارم تا قبل از بازی کردن چیزی از داستان بازی بدونم خیلی جذابه ) تا اونجا که جوئل میرسه و بعد یه اتفاق باور نکردنی مرگ سارا

داستان فلش فروارد میشه به بیست سال بعد وقتی با جوئل یک فرد منزوی در یک دنیای عجیب و غریب رو به رو میشید ادمو غرق در داستان بازی میکنه جوری که  انگار داری اونو زندگی میکنی

آشنایی با الی و شروع خط داستانی بازی تلاش برای زنده ماندن یه چیزی که تو این بازی رو خیلی دوست داشتم اینه که باید همه جا حساب شده عمل کنی اگه هنوز بازی نکردید پس تا همینجا کافیه چون مهم نیست که چند سال از ساختش میگذره یه بازی خوب همیشه خوبه

فقط بگم غیر منتظره ترین پایان در انتظا شماست